سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پُـر اَز خـــآلی ...!

 یک دخترم

بــــــــدان .
"حــــــوای" کسی نـــــمی شــوم که به "هــــــوای" دیگری برود ...

تنهاییم را با کسی قسمت نـــمی کنم که روزی تنهایم بگذارد ...

روح خـــداست که در مــــــن دمیـــده شده و احســـــاس نام گرفته ...

... ارزان نمی فروشمش...

دستــــــهایم بــالیـــن کـــودک فـــردایـــم خـــواهـــد شــــد ...

بـــی حـــرمتـــش نمی کنم و به هــر کس نمی سپارمش ...


نوشته شده در یادداشت ثابت - چهارشنبه 91/6/9ساعت 8:2 عصر توسط پـَریـا نظرات ( ) |

یک گل را تصور کن ...

گلی که با تمام ِ وجود میخواهی اش ...

دلت ضـعـف می رود بـرای شَهـدَش کـه کـامَت را شیـریـن کنـد …

عطرش که مستت کند ...

وزیبایی اش که صفا بخش حیاتت باشد ..

بند بند ِ وجودت میخواهد که داشته بچینی اش ...

ولی ؛

از تـرس اینـکه مبــادا پـژمـرده اش کنی !

با حســـــرت از دور فـقـط تمــــاشـــایش می کنی …

چـون اگـر حتـی یکــــــ گلبــــرگ از گلبــــرگهایش کـــم شود !

هـرگـز خــودت را نخـواهـی بخشـیـد …. !

از ســـوی ِ دیگــــر …

فکـر دست های غریبه که هـر آن ممکن است گلترا بچینند دیـوانـه ات می کند !

جـز خـودت و خُـــدا کسـی نمی داند که جـــانت به جـــان ِ آن گُل بستــه است …

و تـو داری با ایـن تــرس روزهـا را به سختـی شَب می کنی …

و آرزو داری ای کـــاش می شد تابلـــویی بود کنـار گُلت که رویش نوشتـه بود :

"این گُل صــآحب دارد . . . !"


نوشته شده در جمعه 92/3/24ساعت 6:52 عصر توسط پـَریـا نظرات ( ) |

http://roozgozar.com/theme/017/image/194/roozgozar.jpg

آنقدر دوستت دارم که

حتی خودت هم باورت نمیشود اندازه اش را ...

لحظه ای مرا ببین،

در چشمانم خیره شو،

چه باید برایت میکردمو نکردم ؟

که این چنین جواب مهربانی هایم را دادی ؟

من که روحم را،دلم را و تمام وجودم را از آن تو میدانستم

وشباهنگام از کوچه پس کوپه های دلت عبور میکردم تا ردّی از عشق و محبت بیابم

اما همیشه با دستانی خآلــی و دلی شکسته از کنار دلت

از کنار چشم هایت عبور می کردم

و تو چه گستاخانه به من میخندیدی و من چه مشتاقانه گوش فرا میدادم

تا خنده هایت را حس کنم و صد ها بار در خود میشکستم تا تو احساس پیروزی کنی !

پ.ن. حالا خودت قضاوت کن .... این بود جواب مهر و محبت من ؟؟؟


نوشته شده در چهارشنبه 91/7/26ساعت 4:5 عصر توسط پـَریـا نظرات ( ) |

پـــاییــــــز است ...

باران بی وقفه این روزها هوای عاشقی به سرم می اندازد ...

لبـــــریــــزم از مهـــــر ....... اما استــــــــوار ......

ســـــودای دلـــم قسمت هر بی ســر و پـــــا نیست !....

 ((عشق "حـــوای" ایرانی با شکــــوه است و بــــــــزرگ ....))

"آدمی"را برای همراهی برمی گزیند ، شریــف ، لایــق ، فروتـــــن

اما عـــــاشـــــق .......!!!!



نوشته شده در پنج شنبه 91/6/9ساعت 8:5 عصر توسط پـَریـا نظرات ( ) |

سخت میگذرند ....

روزهآیــم رآ میگــویم ....

خم شـده ام از درد،این روز هآ ....

مثل پیرزنـــی که چـــآدر بسته بر کـــمر و لنگآن لنگآن می گریـــزد ،

از امــروز ... تاشآید به فــردآ برســد ...

فــردآیی شآید روشــن و بی درد .... (!)

http://img4up.com/up2/75852266651654339516.png


نوشته شده در پنج شنبه 91/6/9ساعت 7:56 عصر توسط پـَریـا نظرات ( ) |

   1   2      >
Design By : Pars Skin